الان دقیقا 2 سال و 4 ماه و 2 روزه که ندیدمت .ازون واقعه تلخ و رویدادهای مشابه که بین من و تو رو فاصله انداخت زمان زیادی میگذره ولی هرگز نتونسته ذره ای از عشق و محبت تو رو در دلم کم کنه . عالیه زیبای من تو علیرغم بی مهری و خودخواهی های خاص خودت برای من هنوز همون عالیه بی نظیر و همون تک ستاره درخشان زندگی منی . تو رفتی ولی هرگز یاد و خاطره تو در ذهنم کمرنگ نشد .تو رفتی و لی هرگز عشقت نرفت. تو رفتی وبا خودت قلبم و زندگیم و هستیم رو بردی و منو در غربت تنهایی خودم جا گذاشتی و ذره ذره آب شدم ولی هیچ کدوم ازینا باعث نشد بتونم تو رو فراموش کنم . حرفای منو فقط کسی میفهمه که عاشق شده باشه وگرنه بهم میخنده .فقط یه عاشق میتونه درک کنه که معشوق حتی اگه بدترین باشه بازم دوست داشتنیه و بازم نمیشه از عشقش دست کشید. کاش این ظرفیت عاشقی رو تو هم داشتی کاش میفهمیدی دوست داشتن حقیقی یعنی از خود گذشتنه نه به خود پرداختن تو منو عشق منو برای خودت و منافع خودت میخواستی و من تو رو و عشق تو رو برای تو و منافع تو میخواستم . و برای همینم تا احساس کردم عشق ورزیدنم و دوست داشتنم موجبات غرور بیجای تو شده و تو هر جور که میخوای بیرحمانه عمل میکنی و محبت و عشق منو نسبت به خودت اهرمی برای توجیه کارهای نا پسندت قرار دادی بهت اجازه عبور دادم .
عبور از روی جنازه قلبم . عبور ازروی احساسات سرشار از عشق و محبت من و تو بی توجه به تمام شور و اشتیاق و تمنای خواستنت همه رو لگد کوب کردی و گذشتی . و چه آسون گذشتی و کاش لحظه ای مرا در بین کابوسهای شبانه بی تو بودن تصور میکردی .کاش مرگ معنوی و تباهی قلب مرا اندکی جدی میگرفتی. برای پیدا کردنت عمری دراز طی شد و حالا که سرزده در گوشه ای از حیات تاریک من طلوع کردی و نور آسمانی عشقت رو بر پهنه قلبم گستراندی چه زود بی رحمانه افول کردی و مرا در تاریکی و وحشت باقی گذاشتی .
کاش هرگز طلوع نمیکردی. کاش از اول میدونستم ستاره هم یه روز سقوط میکنه و کاش اینقدربرای تو ارزش قائل نبودم.